medical imagener

اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانکتان پول بگیرند شما رمز

کارتتان را به صورت معکوس (یعنی از آخر به اول) وارد کنید مثلا اگر کلمه

عبور شما 1254 میباشد شما عدد 4521 را وارد کنید. با این کار عابر بانک

به شما پول میدهد ولی در عین حال دستگاه به صورت خودکار پلیس را در

جریان سرقت قرار میدهد. این قابلیتی است که تمام دستگاههای خودپرداز

دارند ولی اکثر مردم از آن بی خبرند.

sh vahedi



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 1:26
javad&shahab&shayan

یکی به چشمش آمدکه یک خیک روغن روی آب شط دارد می رود.پرید توی آب که بگیردش.آب موج می زدو هی دور میشد.گفتند خب ولش کن.گفت من ول کرده ام، این ول نمی کند.نگو خرس بودنه خیک!

حالا حکایت شیطان است که گیرشما زبل ها افتاده است....بچه شیطان ها میگویند ولش کن خب،می گوید من ول می کنم این ناجنس ها ول نمی کنند....!

 

 

اگرسحرهمین طور که خواب بودی یکباره بیدارشدی، دیدی سحراست،مفت ازچنگ نده. همانطور توی رخت خواب بگوشکر.این شکر راهم شیرین بگو. این " ش " را ببین توی دهان چه شیرین است، قشنگ توی دهانت بگردان وبگو شکر.بعد اگرحالش را داشتی کاردیگری کنی،بلند شو...اگرنه، زورنکن! پتو را بکش روی سرت وبخواب.روزیت همان یک شکر بوده است!

f.s

 



           
سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:, :: 18:24
javad&shahab&shayan

گاهی باید بزرگی گناه کسی را به کوچکی دلش بخشید اما نباید بزرگی دل کسی را بخاطر یک اشتباه کوچک فراموش کرد

 

ممکن است همه چی در یک چشم بهم زدن بهم بریزد اما نگران نباش خدا پلک نمی زنه

 

گاهی اوقات آدم هایی که همدیگر را خیلی ذوست دارند اسنعداد عجیبی در بدبخت کردن هم دارند

 

گاهی وقتی کسی از زندگی تان می رود به شما لطف می کند او فضای خالی بجای میگذارد برای کسی که لیاقت آنجا بودن را داشته باشد

 

حداقل از کسی بت بسازید که ارزش پرستیدن داشته باشد

 

کاش غم وقصه هم قیمت داشت مجانیه لعنتی همه می خورند

sh vahedi



           
جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: 22:58
javad&shahab&shayan

پسرک گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود

در یخچال را باز می کند

عرق شرم ...
بر پیشانی پدر می نشیند

پسرک این را می داند

دست می برد بطری آب را بر می دارد

... کمی آب در لیوان می ریزد
 
صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "

پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است ...
 
 
sh vahedi



           
جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: 1:56
javad&shahab&shayan

                             استاد ودانشجو
دانشجویی پس از آنكه در درس منطق نمره نیاورد، به استادش پیغام زد که: استاد،
شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟

استاد در جواب گفت: "بله حتما، در غیر اینصورت نمی توانستم یك استاد باشم

دانشجو در ادامه نوشت: "‌بسیار خوب، من مایلم از شما یك سوال بپرسم. اگر جواب
صحیح دادید، من نمره ام را قبول می كنم. در غیر اینصورت، از شما می خواهم به من
نمره ی قبولی بدهید.

استاد قبول كرد و دانشجو پرسید: آن چیست كه قانونی است ولی منطقی نیست،
منطقی است ولی قانونی نیست، و نه قانونی است و نه منطقی؟

استاد پس از تامل طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره ی قبولی درس را
به دانشجو بدهد.

بعد از مدتی، استاد با شاگردش تلفنی تماس گرفت و جواب سوال را پرسید و شاگرد
بلافاصله جواب داد: "استاد شما 63 سال دارید و با یك خانم 30 ساله ازدواج كرده اید كه
البته قانونی است ولی منطقی نیست. همسر شما یك معشوق 25 ساله دارد كه
منطقی است ولی قانونی نیست؛ و این حقیقت كه شما به معشوق همسرتان نمره ی

قبولی دادید در صورتی كه باید آن درس را رد می شد نه قانونی است و نه منطقی. !
 

sh vahedi



           
جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: 1:33
javad&shahab&shayan
به فرزندانمان در کودکى،وقت بیشترى براى عروسک بازى بدهیم ، تا وقتى بزرگ شدند ... با آدم ها نکنند!

  گاه در زندگی موقعیت هایی پیش می آید که انسان باید تاوان دعاهای مستجاب شده اش را بپردازد!

 

ما آدم ها موجودات عجیبی هستیم ، وقتی می گوییم : تنهایم بگذار! یعنی بیشتر از همیشه به وجودت احتیاج دارم!

در یک رابطه دو نفره ، وقتی دو نفر هیچ مشکلی با هم ندارند، حتما یکی از آن ها تمام حرفهای دلش را نمی گوید

sh vahedi

 

 



           
جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: 1:7
javad&shahab&shayan

پیرمرد به زنش گفت: بیا یادی از گذشته های دورکنیم.من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سرقرار بشینیم حرفای عاشقونه بگیم.پیرزن قبول کرد.فردا پیرمرد به کافه رفت. دوساعت از قرارگذشت ولی پیرزن نیومد.وقتی برگشت خونه، دید پیرزن تواتاق نشسته و گریه میکنه.ازش پرسید چرا گریه میکنی؟ پیرزن اشکاشو پاک کردو گفت: بابام نذاشت بیام!......

f.s



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 19:13
javad&shahab&shayan

یکی باچاقو، برای رضای خدا در روزعید قربان گوسفند قربانی می کند، دیگری با چاقو،در خیابان جردن تهران، برای رضای شیطان،انسان قربانی می کند!

یکی سر دیگ غذاست تا غذای مجلس امام حسین(ع) را درست کند،دیگری دیگ بهم میزند تا غذای پارتی به موقع آماده شود!

یکی بادستش سر یتیم را نوازش میکند، دیگری با همان دست ، زیرگوش یتیم میزند!

یکی.....

یکی ها با کارهایشان پر پرواز گرفتند!

یکی ها با کارهایشان آدمیت را پر دادند!

f.s



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 19:10
javad&shahab&shayan

>> دخترم! ای همه ی هستی من

توچراغی،تو چراغ همه شب های منی...به ره باد مرو....توگلی،دسته گلی،صدرنگی...پیش گلچین منشین!....تویکی گوهرتابنده بی مانندی...خویش را خوارمبین...ای سراپا الماس...ازحرامی بهراس...قیمت خودمشکن...قدر خودرا بشناس...توگل شادابی...به ره باد مرو...غافل از باغ مشو

ای گل صدپرمن

باتودر پرده سخن میگویم....گل چو پژمرده شودجای ندارد در باغ...گل پژمرده نخندد برشاخ....کس نگیرد زگل مرده سراغ......

دخترم!گوهرمن

توکه تک گوهردنیای منی.....دل به لبخند حرامی مسپار....دزد را دوست مخوان...چشم امید بر ابلیس مدار

دیوخوبان پلیدی که سلیمان رویند.....همه گوهرشکنند......!

هان تو ای دخترمعصوم وتمیز!

عفت توست به از پاکی زر....مادر خود،تو بدان محرم خویش....تا نیاید به رهت بیم وخطر...هرچه ازفکر،توبر سرداری

زود کن عرضه به مادردختر!....هرچه در راهگذر میشنوی.....نکنی هیچکدامش باور......ای شکرخنده بر آن " تنگ شکر" روی بپوش.....تا که موران ننمایند طمع بر شکرت....!!!

 

>> سرورم زهرا جان!

به خدا عاشق راهت هستم.....چه کنم راه پراز پیچ وخم است....وهواتاریک است...تابلوهای ورودت ممنوع!....بوق آهسته ....بزن،منطقه مسکونی است....سرعتت پایین تر....راه ها بارانی است.....سعی دارم اما....راه هاخاموش است....مرشدی نیست که من سالم و راحت برسم تا مقصود...

f.s




           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 18:59
javad&shahab&shayan

 

 

درد من مرگــــ مردمی است که گدایی را قناعت ، بی عرضگی را صبر وبا تبسمی بر لب این حماقتها را حکمت خدا مینامند "گاندی"...

 

 

حـتـی افـرادی هـم که مـعـتـقـد هـستـنـد سـرنـوشـتـــــ هـمه از قـبـل تعـیـیـن شـده و قـابـل تغـیـیـر نیـسـت؛مـوقـع رد شـدن از خـیـابـان ابـتـدا دو طـرفـــــ آن را نگاه میـکـنـنـد .
اسـتـیـون هـاوکـیـنگ...

 

 

جـهـان سـوم جـایی سـتــــ كـه هـر كـس بخـواهـد مـمـلكـتـش را آبـاد كـنـد خانـه اش خـرابـــــ مـیـشـود ،و هـر كـس بخـواهـد خانـه اش را آبـاد كـنـد بـايـد بـرای ويـرانی مـمـلكـتـش بكـوشـد.
"پـروفـسـور مـحـمـود حـسابی"...

 

 

در سـن هـشـتـاد و سـه سـالگی از " فـرانکــــ لـويـد رايـتـــــ" مـعـمـار بـزرگـــــ و نـامـدار پـرسـيـدنـد:
ازمـيـان كـارهـای بـزرگـی كه انـجـام داده ایـد ؛ كـدام را بـيـشـتـر می پـسـنـدیـد ؟
کـه او پـاسـخ می دهـد : كـار بـعـدی را ....

 

 

مايكل شوماخر چندين سال متوالی در مسابقات اتومبیلرانی "فرمول یک" در دنيا اول شد.
وقتي رمز موفقيتش را پرسيدند، در جواب گفت:
تنها رمز موفقيت من اين است كه زماني كه ديگران ترمز مي گيرند، من گاز مي دهم ...

 

 

DECIDE while others are delaying
(تصمیم بگیر وقتی که دیگران مرددند)...

 

 

 

sh vahedi

 



           
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 1:9
javad&shahab&shayan
درباره وبلاگ


به وبلاگ ما خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان medical imagener و آدرس medicalimagener.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 533
بازدید کل : 20412
تعداد مطالب : 82
تعداد نظرات : 291
تعداد آنلاین : 1