یکی به چشمش آمدکه یک خیک روغن روی آب شط دارد می رود.پرید توی آب که بگیردش.آب موج می زدو هی دور میشد.گفتند خب ولش کن.گفت من ول کرده ام، این ول نمی کند.نگو خرس بودنه خیک!

حالا حکایت شیطان است که گیرشما زبل ها افتاده است....بچه شیطان ها میگویند ولش کن خب،می گوید من ول می کنم این ناجنس ها ول نمی کنند....!

اگرسحرهمین طور که خواب بودی یکباره بیدارشدی، دیدی سحراست،مفت ازچنگ نده. همانطور توی رخت خواب بگوشکر.این شکر راهم شیرین بگو. این " ش " را ببین توی دهان چه شیرین است، قشنگ توی دهانت بگردان وبگو شکر.بعد اگرحالش را داشتی کاردیگری کنی،بلند شو...اگرنه، زورنکن! پتو را بکش روی سرت وبخواب.روزیت همان یک شکر بوده است!

نظرات شما عزیزان:

shaghayegh

ساعت1:17---14 شهريور 1391

ghashang bo0o0od mesiiiiiiiiiii fereshte jan

shaghayegh

ساعت1:15---14 شهريور 1391

ghashang bo0o0od mesiiiiiiiiiii fereshte jan

مریم مشهدی!

ساعت11:41---13 شهريور 1391

پاسخ:salam maryam che ajab!!1shoma koja inja koja:))) shaghayegh

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: