جملات زیبای کارتون آن شرلی:

آنه!
تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه، پنهان بود.
با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت از تنهایی معصومانه دستهایت.
آیا میدانی که در هجوم درد ها و غم هایت و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود.

آنه!
اکنون آمده ام تا دستهایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی و اینک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست در انتظار توست.

نظرات شما عزیزان:

مریم. مشهدی ام!

ساعت10:47---22 شهريور 1391

عاشقتم!

هم تو شقایق! هم شما پرفسورجون! هم آنه جونم!پاسخ:to kolan asheghe hameyi are?? shaghayegh

shaghayegh

ساعت12:01---19 شهريور 1391

mansore ino faghat bekhatere to gozashtamaaaaaa

m.nazari

ساعت21:53---18 شهريور 1391

فقط خدامیدونه چقدراین دخترک موقرمز نازک دل ودوست دارم وهمیشه برام واقعیتر ازشخصیتای واقعی(نه کارتونی)اطرافم بوده...
دوست پرحرف ودوست داشنیو وخیال پردازم که یادم داد تنه ی بریده ی یه درخت میتونه تخت سلطنت وآسمون باشکوه ترین سقف قصر رویاها باشه...میشه رو یه چینی شکسته رقص فرشته هارو دید... چقدرکنار پرحرفیای شیرینش مقابل سکوت عمیق خودم خوشبخت بودم...آنه ضربان قلبمو به nهزارمیرسونه...
آنه ی عزیزم...همیشه میدونم شکفتن وسبز شدن درانتظارمونه...همیشه دوست نازنینو معصومم...واقعا امیدوارم یه روز مجموعه ی کارتونیشو پیداکنم!
ممنون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: