medical imagener
پسرک گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند عرق شرم ...بر پیشانی پدر می نشیند پسرک این را می داند دست می برد بطری آب را بر می دارد ... کمی آب در لیوان می ریزد صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "
پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است ... نظرات شما عزیزان: m.nazari
ساعت13:19---15 شهريور 1391
سلام عزیز مشهدی!قربون محبتت.الحمدلله...
دلم برات تنگ شده... مریم مشهدی!
ساعت11:47---13 شهريور 1391
سلام پرفسورجونی! خوبی؟ دلم واسه همه تون تنگ شده...شوگولی پوگولی هم دیدین سلام برسونین!
یخچال ماهم بعضی اوقات اینجوری میشه ولی کسی عرق نمیکنه!!!!!!!!!!!!!!!پاسخ:maryam inja bedone to safa nadare :*shaghayegh shayan ns
ساعت16:15---12 شهريور 1391
آخی اینجور بچه ها کم پیدا میشن..خدا هیچ پدریو شرمنده زن بچش نکنه :'(
پاسخ:enshaallah :( shaghayegh m.nazari
ساعت20:47---3 شهريور 1391
به امید روزی که عرق شرم روپیشونی هیچ مردی نشینه...کاش دنیا اینقدری قشنگ بشه...کاش...
پاسخ:ishalaaaaaaaaaaaaaaa shaghayegh
درباره وبلاگ به وبلاگ ما خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|